
بهانههای نامعقولی که مانع پیشرفت انسانهای مستعد میشود
به انتخاب خود زندگی کنید نه با تقدیر و شانس. تغییر ایجاد کنید و توجیه نکنید. باانگیزه باشید و فریب نخورید. برای پیشی گرفتن کار کنید نه برای چشم و همچشمی کردن. به ندای درونی خود گوش کنید نه عقاید دیگران.
طی سالیان زندگی، احتمالاً بدون آنکه خود بدانید، عقاید و باورهایی در شما شکل گرفته است که موجب از بین رفتن تلاشهای شما برای پیشرفت شخصی میشود. اگر دقیقاً به صحبتهای درونی خودتان توجه کنید، این عقاید به صورت توجیههایی خود را نشان میدهند.
در صورتی که واقعاً خواهان چیزی باشید، راهی برای دستیابی به آن پیدا خواهید کرد. ” و اگر آن را نخواهید، بهانهای خواهید آورد. و آنگاه شما هر روز با آن بهانه زندگی خواهید کرد.
دلیل ناخشنودی بسیاری از ما در زندگی همین است.
بهانهتراشی مشکل بسیاری از افراد است. گاهی متوجه میشوید که در حال بهانهتراشی هستید، اما نکته همین جاست- بایستی قبل از اینکه بهانهای ما را از انجام کاری پشیمان و ناامید کند جلوی آن را بگیریم.
پس اجازه دهید که این مقاله باعث هوشیاری شما شود.
دست از بهانهتراشی برای اینکه چرا نمیتوانید کاری را به انجام برسانید بردارید و روی اینکه چرا باید آن کار را انجام دهید تمرکز کنید.
دست از منفی گرایی بردارید. تنبلی را کنار بگذارید. دیگر به دنبال یک راهحل سریع نباشید. از مقصر جلوه دادن دیگران دستبردارید. دیگر نگویید” از فردا شروع خواهم کرد”. این نوع بهانهتراشی را کنار بگذارید. یکسری از بهانههایی که ما در ذهن خودمان برای عدم حرکت میآوریم شامل موارد زیر میشود:
دیگر دیر است
هرگز برای شروع یک زندگی که باعث افتخارتان شود دیر نیست. اگر از این مقاله چیز بیشتری یاد نمیگیرید، حداقل این جمله را به ذهن بسپارید. برای تغییر مسیر هیچ محدودیت سنی وجود ندارد و ادامهی زندگیای که صحیح نیست اتلاف عمر است. در حقیقت هیچوقت برای تغییر خیلی زود یا خیلی دیر نیست. هیچ محدودیت زمانی وجود ندارد، میتوانید به راحتی هر زمانی که اراده کنید کاری را آغاز کرده و یا از انجام کاری دستبردارید. میتوانید تغییر کنید یا به همان شکل سابق به زندگی خود ادامه دهید. شما میتوانید بهترین یا بدترین شیوه زندگی را داشته باشید. این به خود شما بستگی دارد پس بهترین بهره را از زندگی خود ببرید. کارهای هیجانانگیز انجام دهید. احساساتی را تجربه کنید که تاکنون نداشتهاید. وقت خود را باکسانی بگذرانید که به رشد و پیشرفت شما کمک میکنند. یک زندگی غرورآمیز داشته باشید. و اگر متوجه شدید که به شیوهی زندگی خود افتخار نمیکنید جرات داشته باشید که تغییر ایجاد کنید.
هنوز به اندازۀ کافی عالی نیستم
همۀ تلاش خود را به کار بگیرید و از اشتباه کردن نترسید. اگر دچار اشتباه شوید بدین معناست که در حال تجربهی چیزی جدید، یادگیری، زندگی کردن، تلاش، تغییر خود، و ساختن دنیایی بهتر هستید. هیچکس قادر نیست بدون اشتباه به چیز ارزشمندی در زندگی برسد، نه یک نقاشی، یک رابطه، یک شغل، و یک زندگی. اگر منتظر هستید تا همۀ شرایط برای شما مناسب شود و سپس اقدام کنید، باید برای همیشه منتظر بمانید.
نیاز به تأیید دیگران دارم
از تکروی نترسید. تا زمانی که بدانید چرا تغییر مسیر برای شما مناسب است، اشکالی ندارد اگر وارد مسیر ناآشنا و جدیدی شوید. هنگامی که شما تصمیم میگیرید که با خودتان روراست باشید ممکن است برخی از افراد، از آزادیای که شما در زندگی برای خود فراهم آوردهاید دلخور شوند. اگر به چنین افرادی برخوردید، آنها را نادیده بگیرید و بگذرید. تنها هنگامی که برای هر کار نیاز به نظر موافق دیگران نداشته باشید، میتوانید برای خودتان زندگی کنید. اگر با خودتان روراست هستید و این برای اطرافیانتان خوشایند نیست، پس آدمهای اطرافتان را تغییر دهید.
نمیخواهم تحت قضاوت قرار بگیرم
دیگران خیلی کمتر از آنچه به نظر میرسد در مورد شما قضاوت میکنند. حقیقت این است که همان طور که شما نگران این هستید که دیگران در مورد شما چه فکری میکنند دیگران نیز نگران طرز فکر شما در مورد خودشان هستند. احمقانه است؟ بله، اما واقعیت دارد. اما دانستن این مطلب به شما کمک میکند تا خودتان را از این تنگنا رها سازید و فراتر از آنچه میخواهید بروید. اگر شما چنین کنید، دیگران نیز جسارت انجام آن را مییابند.
من استحقاق آن را ندارم
این بهانه به دو شکل است. اول اینکه شما فکر میکنید شایسته چیز ارزشمندی مانند عشق، احترام و موفقیت نیستید. بهانۀ دیگر باعث میشود تا شما احساس کنید مشکلات زندگی، ناعادلانه به شما هجوم آورده است. در هر صورت این بهانهها گریبان شما را گرفته است و نمیگذارد از جای خود برخیزید. وقت آن رسیده که این افکار را دور بریزید. به جای اینکه از خودتان بپرسید” چرا من؟” بگویید” چرا من نه؟”. به خاطر داشته باشید در تدبیر امور جهان، همه باهم برابرند و نه در کار خدا و نه در ذات طبیعت تبعیض و بیعدالتی جایی ندارد. بنابراین یاد بگیرید خوب و بد را باهم پذیرفته و در مورد آن فکر کنید. آخرین باری که راحتطلبی باعث شد نتیجهای عایدتان شود چه زمانی بود؟ گاهیاوقات سختترین پیشامدهای زندگی، عادلانهترین رویدادی است که زندگی شما محتاج وقوع آن است. کسی نمیتواند افراد سختکوش را نادیده بگیرد. پس تلاش کنید این خصلت را به دست آورید. چرا که دسترنج شما معلول تلاشتان است و نه امیالتان.
من آدم بدشانسی هستم
درست نیست. شانس دیگران بیشتر از شما نیست. شانسِ مطلق، یک باور ساختگی است. اگر کسی” خوششانس” است به دلیل زحماتی است که میکشد و شما قادر به دیدن آن نیستید. اقدام کنید و به جای بهانهتراشی دست به کاری بزنید تا شاهد بالا رفتن شانس خود باشید. در نهایت، شانس وقتی اتفاق میافتد که مقدمات یک کار با فرصتی خوب مواجه شود.
گذشته رهایم نمیکند
زمانی پیش میآید که هنگام مطالعه باید بین ورق زدن صفحه یا بستن کتاب یکی را انتخاب کنید. برخی از داستانها باید به اتمام برسند تا داستان جدیدی آغاز شود. زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید وقتتان را صرف جنگیدن با خود کنید. پذیرفتن و بخشیدن را تمرین کنید. رها کردن گذشته اولین قدم شما برای رسیدن به شادی امروزتان است.
از اول قرار نبود اینگونه باشد
وقتی ما در برابر واقعیت مقاومت میکنیم، در حقیقت بیش از پیش خود را در بند آن میکنیم. راز شادی و آرامش، این است که هر موقعیت را همان طور که هست بپذیرید نه آن طور که میخواستید باشد، و سعی کنید بهترین استفاده را از آن ببرید. به مرور زمان خواهید فهمید که زندگی لزوماً آسانتر یا سختتر از آنچه که فکرش را میکردید نیست. سختی و آسانی دقیقاً چیزی نیست که ما پیشبینی میکردیم و همیشه زمانی پیش نمیآیند که ما انتظار آنها را داریم. این نه تنها چیز بدی نیست بلکه زندگی را جالب کرده است. اگر به این سختیها و آسانیها به دید مثبت نگاه کنید، اکثر مواقع به نحو مطلوبی شگفتزده خواهید شد.
خارج از اختیارات من است
شما نمیتوانید هر چیزی که برایتان اتفاق میافتد را تحت کنترل خود در بیاورید. شما تنها میتوانید طرز واکنش خود نسبت به اتفاقات را مدیریت کنید. در واقع قدرت شما در نحوه برخورد شما نمایان میشود.
با محدودیتهایی(یا شرایطی) که دارم غیرممکن است
هیچچیز غیرممکن نیست. جاش بلو ( Josh Blue) کمدین شاخصی است که دچار فلج مغزی است. نیک ویجیک( Nick Vujicic) یک مبلغ مشهور و سخنران باانگیزه است که دست و پا ندارد. کایل مینارد (Kyle Maynard) نیز دست و پا ندارد اما یک ورزشکار و قهرمان هنرهای رزمی ترکیبی، سخنران مشوق، و اولین شخص مقطوعالعضوی است که بدون کمک اندامهای مصنوعی موفق به صعود به قله کلیمانجارو شد. هنرمندانی هستند که با دهانشان هنری را خلق میکنند یا دوندگانی که با پای مصنوعی برندۀ میدان میشوند، نویسندگان برجستهای که هیچوقت انگشتانشان با صفحۀ کیبورد تماس نداشته و یا دیگر افراد موفقی که نا تواناییهای جسمی و روانی دارند ولی هیچوقت اجازه ندادند شرایط آنها را به عقب براند.
فعلاً نمیتوانم اقدام کنم
شاید پر مشغله و گرفتار هستید اما کی میخواهید کاری را که در سر دارید انجام دهید؟ هرگز از این بهانه برای اینکه کاری را برای همیشه کنار بگذارید استفاده نکنید. اگر کاری واقعاً به نظرتان جالب میآید به تقویمتان نگاهی بیندازید و ببینید” کی میتوانم آن را انجام دهم؟” و خودتان را در مسیری سازنده قرار دهید. اما اگر نمیخواهید کاری را انجام دهید، صادقانه اعتراف کنید که علاقهای به انجام آن ندارید. مردم همیشه به صداقت بیشتر از بدقولی احترام میگذارند و شما نیز اضطراب کمتری برای یک تعهد اجباری و غیرضروری خواهید داشت .
کودکانم( یا خانواده) بیشتر زمان مرا میگیرند
شکی نیست که توازن برقرار کردن بین کودکان و اهداف شخصی و مادی کار سختی است. این کار نیازمند تعادل است، اما قابل انجام است. برای این کار باید زمام امور را در دست بگیرید و استفادۀ بهینهای از نظم و زمان داشته باشید. حتی اگر موفق شوید، گاهی در انتهای روز احساس میکنید که خسته شدهاید. ادامه دهید، تحمل و شکیبایی شما بالا خواهد رفت. این قدرت بردباری فقط باعث نمیشود که شما به اهداف خود برسید بلکه به شما امکان میدهد از بودن با خانوادهتان بیشتر از سابق لذت ببرید.
من الآن هم احساس راحتی میکنم
رایجترین و مضرترین اعتیاد در جهان راحتطلبی است. چرا در پی کسب عالیترین باشیم وقتی میتوانیم بنشینیم و تلویزیون تماشا کنیم؟ تنها به چیزهایی که هست راضی باشید و اهداف بزرگ را فراموش کنید. نه! حقیقت این است که هنگامی که راحتطلبی را کنار بگذارید رشد و تعالی نصیبتان میشود. بیرون آمدن از محدودۀ امن و راحت به شما دید تازهای از زندگی میدهد که اکنون قادر به درک آن نیستید و درهای فرصت را به روی شما باز میکند که در دنیای راحتطلبی به آن نخواهید رسید.
کسی مرا درک نمیکند
هر کسی در زندگی نگرانیهای خود را دارد و همه پر مشغله هستند. در نهایت، هیچ کس وقت و انرژی لازم برای درک کامل فرد دیگری را ندارد. اگر واقعاً برایتان اهمیت دارد تا کسی درکتان کند، خیلی راحت با دیگران ارتباط برقرار کنید و این کار را برایشان آسان کنید. دست از نقش بازی کردن و حاشیه رفتن بردارید. منظورتان را بیان کنید. ( و به خاطر داشته باشید لازم نیست همیشه کسی درکتان کند و با شما موافق باشد)
هیچ کس به آنچه که برای من مهم است، اهمیت نمیدهد
تصور کنید چه اتفاقی میافتاد اگر همه افرادی که کار مثبتی انجام دادند چنین نگرشی داشتند؟ در این صورت ما موسسه خیریه، اتومبیل با مصرف سوخت پایین، پیشرفتهای مهم پزشکی، تلاشهای صلحآمیز، یا نهضتهای سوادآموزی نداشتیم. دیگران را برای لحظهای فراموش کنید. برای اینکه چیزی مهم است به آن اهمیت بدهید. موضع خودتان را داشته باشید. اگر شما واقعاً به چیزی اهمیت میدهید، باید دلیل خود را بیان کنید و به دیگران نشان دهید که چرا برایتان مهم است، خواه آنها با شما موافق باشند خواه نباشند.
تا حالا هم چیزهای زیادی از دست دادهام
در حقیقت هر چیزی در آخر کار به نتیجه میرسد. اگر به نتیجه نرسید بدانید به پایان کار نرسیدهاید. تاکنون سختیهای زیادی تحمل کردهاید و چه بسا در آینده نیز سختیهای بیشتری پیش رو داشته باشید اما ارزشش را دارد. در این مسیر شخصیتتان ساختهشده و ضروریات زندگی را فرا خواهید گرفت. اکنون که به عقب نگاه میکنید، متوجه خواهید شد که برای بهترین اهداف زندگی که اکنون کسب کردهاید روزهای سختی را پشت سر گذاشتهاید. پس اگر امور به نظرتان غیرممکن آمده و یا احساس میکنید اوضاع به گونهای است که دیگر روی خوشی را نخواهید دید، به این واقعیت توجه کنید که در نهایت زمانی به عقب نگاه میکنید در کمال ناباوری میبینید که چقدر از مسیر را پشت سر گذاشتهاید. پس بدانید همه چیز رفتهرفته بهتر خواهد شد.
نمیتوانم بدون کسانی که ترکم کردهاند ادامه دهم
این آخرین مورد از نکات دشوار است. باید به خاطر داشته باشید اگر شخصی وارد زندگیتان شده است و تأثیر مثبتی روی شما دارد، اما به دلایلی نتواند با شما بماند، عاقلانه نیست که برای همیشه ماتم بگیرید. در عوض، شاکر باشید که آنها در مسیرتان قرار گرفتند و شما را به طریقی حتی برای یک مدت کوتاه خوشحال کردند. در حقیقت افراد وارد زندگی میشوند و میروند. برخی برمیگردند و برخی برنمیگردند و این مشکلی نیست. پس تنها به دلیل اینکه کسی ترکتان کرده نباید بقیه افرادی که هنوز در کنارتان هستند را فراموش کنید. ارزش چیزهایی را که دارید بدانید و به خاطرات لبخند بزنید.
اکنون به این بیندیشید: اگر هنگامی که با خودتان صحبت میکنید من به سخنانتان گوش میدادم، آیا جملاتی میشنیدم که رشد شخصیتی و شادی را تقویت میکند یا جملاتی خلاف اینها؟
دفعۀ بعد که خواستید سرو سامانی به زندگی خود بدهید و اطرافتان را تمیز کنید، از ذهنیت خود شروع کنید و ذهن خود را از بهانههای قدیمی و افکار منفی که دائماً با خود تکرار میکنید پاککنید.