جر و بحث در مقابل فرزندان برای سلامتی آن‌ها و ازدواج شما مفید است!

شاید به نظرتان عجیب برسد اما جر و بحث کردن در مقابل فرزندانتان برای سلامتی آن‌ها و ازدواج شما بهتر است، حتما می پرسید چطور ؟

آیا چیزی ضایع‌تر از جر و بحثی که سعی در مخفی کردنش دارید وجود دارد؟ مثلا زمانی که به دیدن زوجی می روید و ناگهان بحثی ایجاد می‌شود و آن‌ها معذرت‌خواهی می‌کنند و از اتاق خارج می شوند تا با هم جرو بحث کنند.

ایده این است که جر و بحث آرام و یواشکی که شما قرار است نشان دهید در حال رخ دادن نیست، از یک جروبحث پر سر و صدا بهتر است، اما چطور؟ همه می‌دانند که شما در حال جرو بحث هستید. همه حس غریبی نسبت به این قضیه دارند. قرار نیست اسرارتان را جلوی همه بیان کنید، اما به نظرم بهتر است که مانند زمان‌های قدیم جر و بحثی آزاد و جلوی دیگران به خصوص فرزندانمان داشته باشیم.

من عادت داشتم که دخترم متوجه اختلافات بین من و پدرش نشود، تا زمانی که فهمیدم شاید بتوانم با استفاده از این قضیه به او درسی راجع به عشق بی قید و شرط بدهم.

ایده جروبحث کردن در مقابل کودکان تاثیرپذیر و بی‌گناه آنقدر ایده غیرمتعارفی است که وقتی من به مردم می‌گویم که در مقابل دخترمان با همسرم بحث می‌کنم، همه فکر می‌کنند با این کار او قبل از آنکه آماده باشد بزرگ خواهد شد، اما من آن قدر‌ها هم آدم بد و وحشتناکی نیستم. فقط کمی به حرف من گوش دهید.

حداقل جروبحث در جلوی فرزندمان باعث می‌شود که متمدنانه رفتار کنیم. وقتی راجع به این قضیه فکر می‌کنیم، می‌بینیم که مردم برای این نمی‌خواهند این کار را بکنند چون فکر می‌کنند که ممکن است کار به داد و بیداد و جدال برسد و درست هم می‌گویند؛ شما دوست ندارید که فرزندتان بشنود که فریاد می‌کشید یا به یکدیگر حرف‌های زشت می‌زنید. از طرفی دیگر، هیچ کدام از این کار‌ها هیچ چیز باارزشی به جرو بحث اضافه نمی‌کنند و اکثرا آن‌ را طولانی‌تر هم می‌کنند. من خودم اولین کسی هستم که اعتراف می‌کنم چه حرفای زشت و بدی هر دفعه که عصبانی می‌شوم می‌توانم به همسرم بگویم، اما اگر فرزندم آنجا باشد آن حرف‌ها را نخواهم زد.

به علاوه، یک کودک باعث می‌شود که شما صادق باشید. با اینکه شما هرگز نباید نقش یک داور را به فرزندتان بدهید، هیچ کس در بو کشیدن، خرده گرفتن و لو دادن شما بهتر از یه کودک 7 ساله نیست. وقتی می دانم اگر یکی از کار‌های بد همسرم را بزرگ کنم و به آن پر و بال دهم، دخترم به من خواهد گفت که واقعا امکان ندارد که تو جوراب‌های کثیف پدر را “میلیارد‌ها بار” روی پله ها پیدا کرده‌باشی، دیگر دلیلی ندارد که این حرف را بزنم.

در آخر و مهم‌تر از همه این است که کشمکش و تضاد در همه روابط وجود دارد، چه با والدین چه با شریک زندگی. هیچ کدام از اینها فرزند مرا وقتی که بزرگتر شد گیج نخواهد کرد، چون او مستقیما خواهد دید که یک جر و بحث زنگ مرگ یک رابطه نیست. برای من و همسرم مهم است که دخترمان متوجه شود که در یک رابطه سالم تضاد و مشکلات وجود دارد، ولی رفتار سوءاستفاده گرایانه و توهین آمیز نه!
او خواهد دانست که یک جر و بحث سازنده، خشن، غیر قابل کنترل یا دعوایی نیست که در آن به هم فحش بدهیم. جر و بحث زمانی اتفاق می‌افتد که شما به یک دست‌انداز برخورد می‌کنید؛ گاهی ساده است و گاهی پیچیده، اما اگر رابطه ارزش نجات دادن را داشته باشد، شما پای آن می‌مانید و برای درست شدنش تلاش می‌کنید.

مهم‌تر از همه این است که دخترم می‌بیند که یک جر و بحث چطور تمام می‌شود. گاهی با بغل کردن، گاهی با عذرخواهی و گاهی هم به بن‌بست ختم می‌شوند، اما در هر حال تمام می‌شوند. خیلی چیزها هست که امیدوارم دخترم با دیدن جروبحث‌های من و همسرم یاد بگیرد، اما بزرگترین آن‌ها این است:

گاهی ما کارهایی را که افرادی که عاشقشان هستیم انجام می‌دهند را دوست نداریم. متاسفانه گاهی خود آن‌ها را هم دوست نداریم. اما در این خانواده همیشه فضا برای خرابکاری کردن و هم‌چنان بی شرط وشروط دوست داشته شدن هست.

منبع : Theresa Edwards
733
مطـالــب مرتـبــــط را بخوانید