سحرخیزی ریشه در ژنتیک دارد
تحقیقات جدید شرکت فعال در حوزه علم ژنتیک نشان داده که تمایل به سحرخیزی تا حدی ریشه در ژنها دارد.
محققان این شرکت 15 ناحیه را در ژنوم انسان شناسایی کردهاند که با سحرخیزی مرتبط هستند و از آن جمله میتوان به هفت منطقه اشاره کرد که با ژنهای تنظیمکننده ریتم شبانهروزی بدن مرتبطند.
ریتم شبانهروزی بدن به دورههای 24 ساعته فعالیت کنترل شده توسط مغز گفته میشود که به بدن در مورد خواب، آگاهی داده و به تنظیم سایر فرآیندهای زیستی بدن کمک میکند.
اختلال در این چرخه با خستگی سفر ناشی از سفر با هواپیما مرتبط بوده و پیش از این در اختلالات خواب، افسردگی و حتی چاقی دخیل شناخته شده بود. اما تا چندی پیش تحقیقات در مورد این چرخه تنها به تجربیات بر روی حیوانات و چند پژوهش کوچک انسانی محدود شده بود.
محققان برای این پژوهش به جمعآوری اطلاعات از حدود 90 هزار نمونه پرداختند که دیانای خود را درون نمونه بزاق ارسال کرده بودند. آنها سپس از شرکتکنندگان یک سوال ساده پرسیدند که آیا آنها خود را یک فرد سحرخیز میدانند یا شببیدار.
محققان پاسخهای این تحقیق را با اطلاعات دیانای شرکتکنندگان مقایسه کرده و توانستند حضور جهشهای جفت باز منفرد موسوم به چندریختی تکنوکلئوتید در افرادی که خود را سحرخیز میدانستند، بررسی کنند.
آنها دریافتند که برخورداری از یکی از 15 تنوع ژنتیکی شانس سحرخیز بودن فرد را بین پنج تا 25 درصد افزایش میدهد. زنان بیشتر احتمال داشت که سحرخیز باشند (48.4 درصد به نسبت 39.7 درصد مردان) و افراد بیش از 60 سال بیشتر از افراد زیر 30 سال تمایل داشتند که سحرخیز باشند.
اما تفاوت میان سحرخیز یا شببیدار بودن به این سادگیها نیست. این یک صفت مستمر مانند قد بدن یا اندازه پا است. تنها دو شماره کفش یا قد وجود ندارد و در کنار افراد بسیار قد بلند یا کوتاه، افراد متوسط هم وجود دارند. این که ریتم شبانهروزی بدن، خود را چگونه نشان میدهد، به عواملی مانند نور خورشید و دما و همچنین ژنها بستگی دارد.
همچنین ریتمهای شبانهروزی انطباقپذیر هستند؛ برای همین است که انسانها میتوانند در شیفتهای شب کار کرده یا خستگی ناشی از پرواز در آنها زیاد بطول نینجامد.
به گفته محققان، پژوهش بزرگی مانند این میتواند اعتماد محققان را به اهمیت آماری تاثیر ژنتیک بر ریتم شبانهروزی بدن افزایش دهد.
این در حالیست که نتایج این تحقیق هنوز ثابت نکرده که این تنوع ژنتیکی بر اختلالات خواب، افسردگی یا چاقی تاثیر دارند. برای تائید وجود یک ارتباط علت و معلولی باید تحقیقات بیشتر در جمعیتهای دیگر و همچنین پژوهشهای حیوانی انجام شود.
این پژوهش در مجله Nature Communications منتشر شده است.